10 اسلاید صحیح/غلط توسط: بیپر۲ انتشار: 4 سال پیش 55 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام ،، سلام ،، با پارت دوم فصل دوم بچه های اسرار آمیز خوش اومدین ،، بیاین با هم معما اسرار حل کنیم و ماجراجویی بریم ،، پس همراهمون باشین ،، با... ❔بچه های اسرار آمیز❔
آنچه گذشت : •بعد یهو زمین لرزید. همه : این چی بود؟؟. نورمن : بچه ها؟! اوضاع خیلی بده!!!. کورالین : همه گوش کنین ،، وضعیت اینجا خیلی بده؟!. لیلی : اینجا هم وضعیت خیلی وحشتناکه اونم داخل درجه دوم. میبل : رز کمکم کــــن؟!؟!؟!. رز : دارم میام میبل!¡. « *این داستان ادامه دارد...* »•
بعد یهو زمین لرزید. همه : این چی بود؟؟. یهو زمین شکاف های بررگی باز کرد و زامبی ها اومدن بیرون. نورمن : بچه ها؟! اوضاع خیلی بده!!!. کورالین : همه گوش کنین! ،، وضعیت اینجا خیلی بده؟!. لیلی : اینجا هم وضعیت خیلی وحشتناکه اونم داخل درجه دوم!¡. زامبی ها به داخل معما کده راه پیدا کردن و میبل گیر افتاد میبل : رز کمکم کــــن؟!؟!؟!. رز : دارم میام میبل!¡. رز داشت از بین اون همه زامبی به کمک میبل میرفت. رز : زامبی های حال بهم زن!¡ ،، طعم مُشت منو بِچِشین!!!. رز عینکش رو زد و تصور کرد و دو تا دست ظاهر شدن که هم زمان با حرکت دسته رز حرکت میکردن و یکییکی زامبی ها رو زد بعد به زیرشیروونی رسید. میبل : گمشین؟! ،، برین گمشین مرده های وحشتناک!¡ ،، پارسال بس نبود الانم اومدین?!¿¡. میبل داشت با چوپ گولف زامبی ها رو از خودش دور میکرد بعد رز با کف دستش زامبی ها رو به کف دیوار زد و میبل رو بغل کرد و میبل گونه هاش قرمز شد. میبل : ~واییییی؟! شاهزاده رویاهام؟!؟!؟!~ بعد جلوی رز یه توپ معلق پدیدار شد و رز رفت روش و معلق شدن. رز : اشکال نداره سقف معما کده بشکنه؟؟ ،، آخه پایین دارن زامبی ها زیاد میشن!!. میبل : نه مشکلی نیست؟!. رز : پس منو محکم بغل کن؟!!!¡. بعد رز سقف رو شکست و رفت سمت بقیه.
پیشهلیلیواضافیونیل. لیلی : از زامبی ها متنفرم؟! ،، بمیرین!!!. لیلی یکی از ماشینها رو گرفت و آتیش زد و طرف زامبی ها پرت کرد ،، نیل هم یه چوپ دستش بود و زامبی ها رو از خودش دور میکرد. نیل : خدایا قول میدم برای دادن اون ۲ میلیون و خورده ای پوله داداشم کار کنم؟! ،، اگه منو زنده بزاری!¡. اضافی : زامبی ها!!! ،، میخوام با موتورم از روی شما ها رد بشم؟!. بعد نیل و لیلی رو گرفت و سوار موتورش کرد. لیلی : من مراقبم که زامبی ها طرفهمون نیان و تو چاقالو مراقب عقب موتور باش!!. نیل : باشه!. بعد رفتن سمت بقیه ،، پیشهدیپروکورالینونورمن. کورالین : بچه ها بیاین بریم سمت قبرستون؟!. نورمن : تو عقلت رو از دست دادی اونجا معدن زامبیه?!¿¡. کورالین : میگم بریم!!!. دیپر : اما... کورالین رفتش. نورمن : این دختره به کل عقلش رو از دست داده! ،، میخواد ما رو غذای زامبی ها بکنه!!. دیپر : شاید میدونه باید چیکار باید بکنیم!¡. بعد دیپر از جلیغش جورنال رو در آورد. دیپر : آها ،، پارسال هم زامبیها رو نابود کردیم!. نورمن : راه حلش چیه؟. دیپر : خوندن سه نفری؟!. نورمن : به نظرم ریسکه! ،، باید بریم جادوگر رو آروم کنیم!¡. یهو یه زامبی طرف دیپر و نورمن در اومد. دیپر : به نظرم بهتره دربریم!!!. نورمن و دیپر فرار کردن سمت قبرستون.
تا بقیه برسن شب شد و ماه کامل بود و یه طوفان خیلی وحشتناک رخ داد و ماه به رنگ زرد شد. نورمن : کورالین الان ما رو به قبرستون آوردی حالا چی؟؟. کورالین انگشتش رو گرفت و گذاشت داخل دهنش و بعد درآورد و جهت باد رواندازه گیری کرد. نورمن : الوووو ،، جوابه منو بده؟. کورالین : اصلا دقت کردین که داخل قبرستون هیچ زامبی دیده نمیشه؟!!!. رز : حق با توعه!!. کورالین : جهت بادم از جلومون میاد! ،، و از دیدن رد های ابرها میفهمیم که جادوگر فقط ۳۰۰ متر باهامون فاصله داره؟! ،، یعنی داخل جنگل!¡. لیلی : بچه ها زامبی ها دارن این وری هم میان؟!. اضافی : بهتره حرکت کنیم سمت جنگل جلومون!!. کورالین : بریم؟!. همه حرکت کردن سمته جنگل و تو راه شاخه های درختا بقیه رو گیر مینداخت. نیل : نورمن مثله دفعه قبل باید خودت تنهایی بری تا با جادوگر روبه رو بشی؟! ،، ما اینجا جامون امنه!¡. نورمن : اما... همه با فریاد گفتن *بــــــرووووو؟!؟!؟!*
نورمن همه رو تنها گذاشت و رفتش ،، و به محل اون جادوگر رسید ،، نورمن از دیدن جادوگر شکه شد. نورمن : باورم نمیشه؟ ،، گبی؟! تو زنده ای؟؟؟. جادوگر با صدای وحشت آور گفت : نورمن....از اینجا...دورشو... نورمن : چرا؟؟؟ ،، چرا باز داری همه رو نفرین میکنی؟؟؟ ،، چطوری برگشتی؟؟؟. جادوگر : نورمن...نمیتونم کنترلش کنم... نورمن : چیو؟؟. جادوگر : از اینجا برو!...آهههههه؟!... بعد یه فریاد زد و صاعقه های وحشتناکی به همه جا برخورد میکرد بعد زمین داشت خالی میشد. نورمن : وای!!! ،، این درجه قدرت از گبی بعیده به خاطر همین میگه نمیتونه کنترلش کنه!!. بعد نورمن با تیکه های باقی مونده از زمین پرش کرد و رفت سمت گبی. نورمن : اگه جواب نده؟ ،، قول میدم همه بچه های انجمن رو تسخیر کنم؟!!!¡. بعد پرید سمت گبی و بغلش کرد و ناگهان گبی عادی شد و افتادن پائین ،، همه چیز به حالت عادی برگشت ،، زامبی ها رفتن ،، شکاف ها هم بسته شدن طوفان ازبین رفت و جنگلها بچهها رو آزاد کرد. میبل : چی شد؟. دیپر : نورمن کارش روانجام داد!!!.
کورالین : همه بیاین بریم ببینیم نورمن زندست؟ یا مُرده؟. همه رفتن و دیدن نورمن افتاده پایین و چشماش بسته ،، نیل سریع رفت سمت نورمن و گریه کرد و نورمن رو بغل کرد و گفت : نورمن چرا مُردییییی؟ حالا با کی دوست بشم؟ حالا چجوری درد و مرض هامو به یکی بگم؟ نــورمـــننننن... نورمن سرفه کرد و گفت : من هنوز زندم!!! ،، نمردم داری سوگواری میکنی!¡. نیل خوشحال شد و اشک شوق ریخت و محکم نورمن بغل که تمام استخون های نورمن صدا کرد. نورمن : آخـ..خخخخ.
بعد رز به زور نیل رو از نورمن جدا کرد. دیپر : خب جادوگر کی بود؟؟. نورمن : گبی؟!. لیلی : گبی کیه؟. میبل : نکنه دوست دخترشه؟!. نورمن : نه اون جادوگر شهرمون بود همونی که ازبین بردمش ،، دوباره برگشته الان اینجا وایساده!!!. همه : ها؟؟؟. نورمن : یادم رفت شما نمیتونین ببینینش؟!؟!. اضافی : مگه نگفتی قبلا شکستش دادی؟. نورمن : آره! ،، نمیدونم چجوری برگشته؟ ،، بزار ازش بپرسم!. نورمن : گبی؟. گبی : چیه نورمن؟. نورمن : تو چطور برگشتی؟. گبی : یادمه خواب بودم! ،، یهو یه چیزی منو کشید و وقتی اومدم کنترل قدرتم رو از دست دادم و هر روز بدتر میشد!!! ،، و نمی تونستم حرکت کنم و ترسیده بودم بازم به همه آزار برسونم؟!؟!؟!. نورمن : چه بد که چطوری اومدی بیرون؟ ،، حالا مهم نیست خوشحالم برگشتی!!!. نورمن همه چیز رو برای بقیه توضیح میده و همه از قضیه مُتَلِع میشن.
میبل : پیست کورالین؟!. کورالین رو به میبل میکنه. میبل : گوشِت رو بیار!!. بعد میبل در گوش کورالین یه چیزایی میگه و کورالین لبخند میزنه و با سرش قبول میکنه بعد همه رو به جز نورمن رو جمع میکنه و داشت باهاشون حرف میزد ،، نورمن یکم از قضیه گیج شد ،، گفت و گوشون تموم شد ،، بعد کورالین اومد جلو و دستش رو جلو برد و گفت : گبی؟! جادوگر قدرتمند ما حرف زدیم و به این نتیجه رسیدیم که تو رو عضو انجمن *بچه های اسرار آمیز* بکنیم؟!!! ،، قبول میکنی؟؟؟. گبی با اینکه کسی نمیدیدش خیلی خوشحال شد و دسته کورالین رو گرفت و ناگهان به رنگ زرد درخشان شد و جوری که همه چشم هاشون رو بستن و وقتی باز کردن ،، از تعجب شکه شدن. کورالین : گبی تویی؟؟. گبی : آره! وایسا شما منو میبینین؟؟؟. همه : آره؟!؟!؟!. نورمن : وایسین!!!. بعد همه جا رو نگاه کرد و به پشتش اشار کرد و گفت : اون شبح سگ رو میبینین؟. همه : *نه؟!؟!*. نورمن : پس فکر کنم قدرت های جدید گبی باعث شد فقط شما ها ببینینش!¡. گبی : الان همه منو میتونن ببینن و حسم کنین! ،، خیلی خوشحالم?!¿¡. کورالین به گبی نگاه میکنه و میگه : هنوز جوابم رو ندادی؟؟؟ ،، عضو میشی؟ یا نه؟. گبی : آره! آره! آره! ،، عضو میشم؟!!!¡. بعد محکم دسته کورالین رو گرفت. میبل : هی رز!!. بعد در گوش رز یه چیزایی گفت ،، بعد رز یه لایک داد و تصور کرد و دو تا دستش اومدن و همه رو جمع کرد و یه بغل دسته جمعی کردن و خنده کردن.
لیلی : بهتره بریم!. میبل : ولی من فکر نکنم حالاحالا عمو اسی منو و دیپر رو راه بده!!!. اضافی : چرا؟؟. میبل : خلاصه ماجرا داره؟!... [استن : عسلیا من اومدم؟!. بعد چراغ رو روشن کرد و دید سالن پره زامبی تیکهتیکه شده هست و سقف شکسته. استن : نههههههههههههههههههههه؟!...] صدای داد و بی دادش هم اومد!¡. کورالین : میتونین بیاین خونه ما!!. دیپر : خیلی ممنون. بعد صدای گُرگ اومد و از ترس گفتن : تا غذا گرگا نشدیم بریم!¡. بعد سریع از هم جدا شدن و رفتن. بیل : جالب شد!!!. مادر فولادزره : بچه های باهوشین اما هم قد و قَواره ما نیستن؟!. بیل : نگران نباش! ،، به زودی نابود میشن!!! ،، فعلا بزار تماشا کنیم!¡. مادر فولادزره : باشه؟!.
چالش : داخل این ۳ تا داستانی که دربارهی بچه های اسرار آمیز نوشتم از کدوم کاراکتر خوشتون اومد ،، من همهشون حالا شما ها رو نمیدونم ،، جواب چالش رو بده
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
سلام بیپر دو کی بچه ها یاسرار امیز رو پارت بعدیش رو مینوسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیپر پارت بعدی داستانات(بچه های اسرار امیز_در هم گسستگی_جاذبه ی معجزه آسا) رو کی مینویسییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داداشم من حتی نمیتونم به موقع بیام تستچی ،، ولی یجوری مینویسم دیگه
خیله خوب باشه راستی هروقت تونستی ادامه ی آنسوی دیوار باغ رو هم بنویس
عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییییییی (≧▽≦)
ج.چ:, نمد¯\_ಠ_ಠ_/¯😐 شاید دیپر
منم نمد😂
داستانت عالی بود من یه درخواستی دارم من نمیدونم چرا کرم دارم «البته ببخشید» سر دیپر یه بلایی بیاد میشه سر دیپر یه بلایی بیاری؟💖💖😁😁
هنوز زروده اما کلی بلا در انتظارشه 😂
خداروشکر که قراره کلی بلا سرش بیاد😂
این خیلی خبر خوبیه🙂😹💔
دقیقا😂👌🏻
عالی بود خیلی عالی بود و همه شخصیت ها رو دوست دارم یه چیزی لطفا برین گوی های افسانه ای رو بخونین🥺🥺🙏🙏
من خوندم
کامنت دادم نیومد؟؟
بیپری اهنگ رپ بیل رو گوش کردی؟
ها؟؟؟؟
آهنگ رپ بیل سایفرو میگه
من گوشش دادم تا چندروز فقط صداش تو سرم میپیچید😐😂الانم که کیپر3 یادم انداخت آهنگرو دوباره داره تو ذهنم پخش میشه😐😂لعنتی خاموش شووووو(با ذهنمم هی داره آنگرو پخش میکنه مخصوصا اونجاش که از نظر خودم خیلی رو مخه😑😂)😐😂
بابا اسمشو بگو
بزن آهنگ جدید بیل سایفر بزن رو اونی رو که زده از آهنگ های عالی بیل سایفر #1# کپی به شرط دنبال برات میارتش
دیگه قبل نوشتن باید عکس رو بگیرم چون زود دارن تایید میکنن 😐
عجب آدمبم
کلا رد دادم سر دیر یا زود تایید کردن تست
عجب
یعنی اینقدر زود تایید میشه؟0-0
توعم فکر کنم کاراگاهی
اره من همین دیروز یه تست نوشتم ولی باید ویرایشش میکردم تازه کار ویرایشش که تموم شد اومدم بیرون دیدم وقتی که هنوز کار ویرایشش تموم نشده بود ثبتش کردن مجبور شدم گزارشش کنم که پاک شه😐😂
من همون چندتاشم زورم میاد😐😂
همه خیلی حوصله دارن :/
داستانای ۱۸ صفحه ای هر صفحش هم طولانی:/
دقیقا😐
بیل 😂😍
(چرا من از 😍 این استفاده کردم😐؟)
و دیپر
چمدونم چرا از این 😍 استفاده میکنی 😂
عالی
جواب چالش:همگی
مرسی
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بوددددددددددد
وقتی دیدم پارت 2 فصل 2 اومده ذوق مرگ شدم🤩😂
پارت بعدی رو زودتر بنویسسسسسسسسسسسسسسسسس
اها راستی جواب چالش:دیپر رو بیشتر از همه دوست دارم ازکورالینم خوشم میاد
دیپر و کورالینم باحالن